
بررسی ها نشان می دهد که از زمان آغاز دو یارانه نقدی و معیشتی تاکنون، قدرت خرید یارانه نقدی 89 درصد و قدرت خرید یارانه معیشتی 40 درصد کاهش یافته است. بر این اساس، اگر فرض کنیم که قدرت خرید این یارانه ها برای یک خانوار تک نفره می خواست ثابت بماند، باید مبلغ آن به ترتیب به جای 45 هزار تومان کنونی 418 هزار تومان و به جای 55 هزار تومان، 92 هزار تومان باشد.به گزارش اقتصادنیوز، در آذر سال 89 پرداخت یارانه به حساب مردم کلید خورد و از آن سال تاکنون به حساب هر شخص 45 هزار تومان با عنوان کمک نقدی واریز می شود. با این حال، داده های مرکز آمار نشان می دهد که در آغاز پرداخت یارانه ها شاخص قیمت مصرف کننده برابر با 35.224 بوده که به مرور و با رشد مستمر قیمت ها این متغیر در تیر 1400 تقریبا 9.3 برابر شده و به 327.4 رسیده است. بنابراین محاسبات ارزش پول با دخالت نرخ تورم پس از 11 سال نشان می دهد ارزش یارانه 45 هزار تومانی فعلی که در ماه اول تابستان به حساب خانوارهای تک نفره واریز شده به پول آن موقع (یعنی سال 89) تقریبا 4 هزار و 840 تومان است. از سوی دیگر این محاسبات را برای یارانه معیشتی که از آذر 98 پرداخت آن آغاز شده می توان داشت. در این مدت، شاخص قیمت مصرف کننده که آن زمان رقم 193.8 بوده، تا تیر امسال 1.7 برابر شده است. بنابراین محاسبات تورمی نشان می دهد که یارانه معیشتی دریافتی توسط یک خانوار تک نفره به میزان 55 هزار تومان در تیر امسال، معادل با 32 هزار و 556 تومان در سال 98 بوده و تنها 59.2 درصد ارزش این رقم در آن سال را دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


«دخترم، صبر کن بابایی، بذار یک دقیقه صحبت کنم»، «چشم برکه خانم، الان گوشی رو میدم به شما»، و ... . علاوه بر این جملات افسر نیروی دریایی ارتش «امیرعباس محمودی» به خاطر شیطنتهای شیرین دختر 2 سالهاش، صدای برکه خانم هم که نزدیک 140 روز دلتنگ پدرش بوده، گفتوگوی این افسرناوبر ناوبندر مکران با زندگیسلام را بارها تحتالشعاع قرار میدهد. واقعا برایم سوال میشود که این دختربچه، چطور این همه روز دوری پدر را تحمل کرده است؟ برکه همان دختری است که ویدئوی استقبالش از پدر بعد از 133 روز ماموریت دریانوردی در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. در آن ویدئو که ظاهرا قرار هم نبوده در جایی منتشر شود، برکه نزدیک 30 یا 40 متر را با سرعت میدود تا خودش را هرچه زودتر در آغوش امن پدر بیندازد، یک گل سرخ به او هدیه بدهد، بیش از 130 روز دوری از پدر را به باد فراموشی بسپارد و بعدش هم اشک هر دویشان جاری میشود. به همین بهانه و در پرونده امروز با افسر نیروی دریایی ارتش «امیرعباس محمودی» که به همراه 316 نفر دیگر در ماموریت ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش کشورمان که دستاوردهای سیاسی و اقتصادی شگرفی را رقم زد، و بعد از پیمودن بیش از ۴۶ هزار کیلومتر در یک سفر ۱۳۳ روز به وطن بازگشت، گفتوگویی داشتیم.
عشق پدر و دختری
قابل توصیف نیست
محمودی، افسرنیروی دریایی ارتش که به احتمال زیاد ویدئوی استقبال دختر 2 سالهاش از او را در شبکههای اجتماعی دیدهاید، درباره آن ویدئو میگوید: «من چند دقیقهای زودتر از زمانی که قرار بود، به شهرمان رسیدم. خانمم به من زنگ زد که کجایی؟ گفتم من تقریبا نزدیک کوچه خانهمان هستم. اصلا قرار نبود از این صحنه فیلم بگیریم اما به طور اتفاقی وقتی دخترم من را از 200 متری میبیند و میشناسد، دست مادرش را رها میکند و به سمت من میدود. مادرش هم سریع دوربین گوشی را روشن میکند و چند لحظه آخر رسیدن دخترم به من را ضبط میکند. عشق پدر و دختری آنجا خودش را نشان داد و توصیف احساس آن لحظات را فقط پدرهایی میفهمند که دختر کوچولو داشتهاند. در ضمن، برکه من 2 سالش است و 13 شهریور تولدش بود که خیلی دوست داشتم در کنارش باشم و برایش جشن تولد بگیرم اما نشد. حتی شرایط سفر اجازه نداد که آن روز با دخترم تماس بگیرم و خیلی دلم بابت این ماجرا شکست.»
دوستداشتم یا دندانپزشک شوم یا نظامی
امیرعباس محمودی، متولد 5 آبان 1370، در روستای جوشیروان از توابع شهرستان خنداب در استان مرکزی است. از او به عنوان اولین سوال درباره نحوه ورودش به نیروی دریایی میپرسم که به صورت اتفاقی بوده یا نه؟ محمودی میگوید: «من در دوران مدرسه و به ویژه دبیرستان، شاگرد اول بودم. راستش را بخواهید، آن زمان 2 چیز در ذهنم بود، دوست داشتم یا نظامی شوم یا دندانپزشک. بعدش شرایط جوری رقم خورد که تصمیم گرفتم در پدافند ارتش کشورم مشغول به کار شوم اما وقتی با نیروی دریایی آشنا شدم، آگاهی از اهمیت آن برای توسعه کشور باعث شد تا اولویت اولم بشود نیروی دریایی ارتش، رسته ناوبری. از 21 تیر 1390، یعنی تقریبا 10 سال پیش این سعادت نصیبم شد تا زیر پرچم 3 رنگ جمهوری اسلامی به مردم و کشورم خدمت کنم. رشته تحصیلیام هم مهندسی عرشه و ناوبری است».
از 4 فروردین 1400 آماده این سفر شدیم
محمودی با بیان اینکه سفر دریایی ناوگروه ۷۵ ارتش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده چراکه در این دریاپیمایی، دریادلان کشورمان باید وارد حیاط خلوت آمریکا در اقیانوس اطلس، حیاط خلوت ناتو در دریای بالتیک و حیاط خلوت رژیمصهیونیستی در دریای مدیترانه و شمال دریای سرخ میشدند، می گوید: «درست است که این سفر به صورت رسمی از 12 خرداد شروع شد اما من و همکارانم از چهارمین روز عید نوروز امسال، آماده این سفر شدیم و برنامهریزیهای آن را شروع کردیم. از زدن واکسن بگیرید تا جمعآوری اطلاعات نظامی، آماری و هماهنگیها و پشتیبانیهایی که باید صورت میگرفت. ناوگروه ۷۵ اطلاعاتی-رزمی متشکل از ناوشکن سهند و ناوبندر مکران و یک فروند بالگرد «AB» با ۳۱۷ نفر از تاریخ ۱۲ خرداد امسال ماموریت خود را آغاز کرد و با موفقیت به کشور
بازگشت».
با 46 هزار کیلومتر دریانوردی، رکورد سفر نیروی دریایی را شکستیم
«در این سفر، ۲۴۸۶۰ مایل معادل ۴۶ هزار کیلومتر دریانوردی داشتیم که بالاترین رکورد سفر در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامیایران محسوب میشود». محمودی می گوید: «شاید برایتان جالب باشد که بدانید در این سفر، از کجاها عبور کردیم و چه شرایطی را پشت سرگذاشتیم. در 133 روز دریانوری، 3 اقیانوس هند، اطلسجنوبی و اطلسشمالی را پشت سر گذاشتیم، از هفت دریای عمان، عربی، سرخ، مدیترانه، شمال، بالتیک و خلیج فنلاند عبور کردیم و از تنگههای حساس بینالمللی چون موزامبیک، مالش، داور، سوئد، گریت بلت، جبلالطارق، کانال سوئز و بابالمندب رد شدیم. این را هم بگویم که سختیهای دریانوردی برای ما از زمانی شروع شد که از تنگه موزامبیک عبور کردیم. در آنجا اگر دقت نمیکردیم و حواسمان جمع نبود، ممکن بود به دکلهای کشتی و قسمتهای دیگرش آسیبهای زیادی وارد شود و برای ادامه سفر، با مشکل مواجه شویم. درباره رکوردشکنی این سفر، باید بگویم ناوگروه بوشهر بوده که 150 روز سفر دریایی قبل از ما رفته بود اما آنها فقط 3 ماه دریانوردی کرده بودند و 2 ماه به خاطر ضربهای که به این کشتیشان خورد، در ساحل برای تعمیرات منتظر بودند اما ما مستمر 133 روز دریانوردی داشتیم و کمتر از 10 روز در جاهای مختلف لنگر انداختیم و متوقف شدیم. یکی دیگر از دستاوردهای خاص این سفر دریایی، عبور از خط استوای سمت غرب برای اولین بار بعد از انقلاب بود و در هر چهار ربع کرهزمین، دریانوردی داشتیم. ما در این سفر در طول مدت ماموریت دو بار از مدار استوا و چهار بار از نصفالنهار مبدا عبور و در مدت چهار ماه دریانوردی چهار فصل بهار، تابستان، زمستان و پاییز را تجربه کردیم».
تفریحمان تماشای جنگندههایی بود که از بالای سرمان میگذشت!
از این افسرناوبر ناوبندر مکران درباره تفریحات و سرگرمیهایش در این سفر تقریبا طولانی میپرسم. محمودی میگوید: «در این ماموریت دریایی، فرصتی برای تفریح و سرگرمی وجود نداشت چون شرایط واقعا جنگی بود. ما رفته بودیم حیاط خلوت انگلیس، آمریکا، رژیمصهیونیستی و ... . بارها بالگردهایی از بالای سرمان رد میشد، جنگندههایی از بالای سر ما عبور میکرد و ... بنابراین ما در تمام این مدت در شرایط جنگی بودیم. هرچند هیچکدام از این جنگندهها، جرئت این را نداشتند که دست از پا خطا کنند و برای ما به عنوان نمایندههای ایران، خطرساز شوند. در این بین، واقعا تنها تفریحمان تماشای جنگندههایی بود که از بالای سرمان میگذشت! البته این را هم بگویم که در این سفر، اعیاد شعبانیه، قرآن به سر گرفتن در شبهای احیا و قدر، اعیاد فطر و غدیر، عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی را هم روی کشتی برگزار کردیم که لحظات معنوی وصفنشدنی را برایمان رقم زد».
خانوادههایمان همه این 133 روز نگرانمان بودند
محمودی درباره نگرانی خانوادههایشان در این مدت به دلیل ویژهبودن این ماموریتدریایی میگوید: «من خودم میدانم که خانمم نگرانی زیادی بابت این سفر داشت، کم و بیش اطلاعاتی درباره آن شنیده بود و میدانست که سفر بسیار مهم و البته با شرایط خاصی است، اما موقع اعزام برای شروع ماموریتم و هر وقت که به او در این مدت زنگ میزدم، به من اصلا درباره نگرانیهایش چیزی نمیگفت. یکی از دلایلی که من با روحیه بالا، سختیها و استرسهای این سفر را پشت سر گذاشتم، خانمم بود که نمیگذاشت من دل نگران او و فرزندم بشوم. من شاید در این سفر روحیهام میآمد پایین، خسته میشدم و ... اما وقتی به او زنگ میزدم، به من امید و انگیزه میداد و صحبت با او برایم خیلی روحیهبخش بود. پدر و مادرم، پدر و مادر همسرم و ... هم مدام میگفتند که اینجا شرایط خوب است فقط تو خیلی مراقب خودت باش و سالم از این سفر برگرد. این را هم باید بگویم که خانوادههایمان همه این 133 روز نگرانمان بودند، هم من و هم 316 نفر دیگری که در این ماموریت حاضر بودند. حتما در سایتها و شبکههای اجتماعی تصاویر استقبال از ناوگروه ۷۵ نیرویدریایی ارتش را دیدید، مثلا فردی که به همسرش احترام نظامی گذاشت، پدری که در بغل پسرش اشک میریخت، بچههایی که به سمت پدرشان میدویدند و ...، همهشان لحظات احساسی را رقم زدند و بعد از 133روز استرس ما و خانوادههایمان، به پایان رسید. هرچه که بود، خدا را شکر که سربلند شدیم و با دستاوردهای زیادی به وطن برگشتیم.»
هدایت کشتی، دردسرهای زیادی دارد
وظایف افسرناوبر ناو بندرمکران دقیقا چه بوده و محمودی این 5 ماه را چطور گذرانده است؟ او با بیان اینکه یک سری از وظایفاش به دلایل امنیتی-نظامی قابل انتشار نیست، میگوید: «در آنجا من هر 12 ساعت یک بار، واچ میگرفتم یعنی میرفتم بالای کشتی که یک قسمت فرماندهی داشت، آنجا هدایت کشتی را به مدت 4 ساعت تحویل میگرفتم و بعد بر اساس رادارها، نقشهها، جیپیاس، راهنمایی همکارهای دیگری که آنجا داشتم و ... مسیر را تجزیه و تحلیل میکردم، محاسبات میکردم و به بخش سکانی دستور میدادم که دقیقا از چه مسیری برود تا برایمان مشکلساز نشود. محاسبات خیلی چیز مهمی است، یک مثال ساده بزنم تا بیشتر متوجه شوید. مثلا بعضی مسیرها آبخور دارد. در حالت عادی 11 متر از بدنه کشتی من در آب بود بنابراین باید از مسیری می رفتم که آبخور زیادی نداشته باشد تا برای کشتی دردسرساز نشود و از حرکت بایستد. علاوه بر این باید چک میکردم از طریق رادار، مانع یا هدفی سر راهمان وجود نداشته باشد، اگر چیزی هست با طرف خارجی انگلیسی صحبت کنم تا مشکل زودتر حل شود و مسیر ترددمان پاک سازی شود. توجه داشته باشید که این کار در روز دشواریهای زیادی دارد اما شب این میزان سختی، 4 یا 5 برابر میشود. شما در شب فقط باید با چندتا چراغ از وسط دریا به سمت مقصدتان بروید و تمام این نکاتی راکه گفتم مدام بررسی و رعایت کنید. در ضمن، من به جز افسر ناوبر ناو مکران، افسر توپخانه و ملوان هم بودم. گاهی هم میرفتم جاهایی که زنگزدگی در ناو ایجاد شده بود، بررسی و در صورت نیاز تعمیر میکردم. آموزش به پرسنل درباره ملوانی را هم به کارهایم اضافه کنید. همه ما باید سلاحهایمان را هم به صورت مرتب، تنظیف و آماده میکردیم همچنین نفر باید روی عرشه میچیدیم، به آشپزها کمک میکردیم، تدارکات و ... ».
میتوانستیم این سفر را 6 سال ادامه دهیم
افسرناوبرناوبندر مکران میگوید در 140 روز بیش از 8 بار، آب و سوخت این ناوکش را تامین کردیم و اگر همه چیز خوب بود، میتوانستیم به مدت 6 سال، آب و سوخت ناوشکن سهند را تامین و پشتیبانی کنیم تا این سفرش را ادامه دهد. او درباره پیام های این سفر می گوید: «برافراشتن پرچم کشورمان در آبهای دوردست، تامین امنیت تردد کشتیهای تجاری و نفتکش جمهوری اسلامی ایران، انتقال پیام صلح و دوستی به جهانیان، خنثی کردن پروژه ایران هراسی و ... فقط چند مورد از دستاوردهای بی شمار این سفر بود».
دلتنگیهایم را با نوشتن خاطره
برای خانمم کم میکردم
محمودی میگوید که در این سفر دریایی، اینترنت نداشته تا با خانواده تماس تصویری بگیرد. او می گوید: «در این سفر دریایی چیزی به نام اینترنت نداشتیم. ما آنجا فقط یک تلفن مخصوص داشتیم که نوبتی بود و میتوانستیم به خانواده زنگ بزنیم. هر فردی هر چند روز یک بار، در نهایت 7 یا 8 دقیقه فرصت داشت تا با خانوادهاش حرف بزند. یک دلتنگی زیادی در این تماسها به وجود میآمد. همکاری داشتم که در همین تماسها فهمید پدرش فوت کرده، مادر یک نفر فوت کرد و ... واقعا شنیدن بعضی چیزها راحت است، اما آنجا خیلی سخت بود. شما وقتی گوشیتان برای چند ساعت بدون آنتن میشود، چه احساسی دارید؟ ارتباط با همه عزیزان، آشنایان و ... قطع میشود. حالا فکر کنید 140 روز بدون خبر از خانواده میشوید و یک حس تنهایی عجیبی در آنجا برایتان به وجود خواهد آمد. با این حال، من اگر واقعا فرصتی برایم پیش میآمد، برای خانمم خاطره مینوشتم تا دلتنگیهایم کم شود، دفترچهای داشتم و برایش دل نوشتههایم را ثبت کردم تا بداند که من هم خیلی منتظر
وصال بودم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


رعیت نواز- روز گذشته در پایان بیست و یکمین نشست سران سازمان شانگهای که در دوشنبه پایتخت تاجیکستان برگزار شد، سران هشت کشور عضو اصلی سازمان، نظر موافق خود را با تبدیل عضویت جمهوری اسلامی ایران از عضو ناظر به عضو اصلی اعلام و اسناد مربوط به آن را امضا کردند و ایران نهمین کشور عضو اصلی این سازمان مهم منطقه ای شد. شاید بد نباشد حالا که عضو اصلی این سازمان شده ایم یک ارزیابی کلی از این سازمان بین المللی در حوزه اقتصاد و تجارت جهانی داشته باشیم.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

افتخارآفرینی مجدد شهاب این بار در فنلاند
شهاب حسینی برای بازی در «اولین برف» جایزه بهترین بازیگر مرد را در یکی از باسابقهترین رویدادهای سینمایی اروپا گرفت

آبیهــا گرفتــار پشــتپــردههــای رنگــارنــگ
وقتی مجیدی از نام استقلال بــزرگتــر میشــود!
استقلال حتی پس از حذف از لیگ قهرمانان آسیا هم به خود نیامده و محل درگیری و اختلاف و یارکشی است! دعوا و جنگ رسانهای پیشکسوتان باشگاه علیه یکدیگر و تشدید اختلاف فرهاد مجیدی و هوادارانش با مدیریت باشگاه، باعث شد اوضاع استقلال بحرانیتر از همیشه باشد. در این میان اظهارنظر عجیب حمید سجادی، وزیر جدید ورزشوجوانان هم به جای کاستن از تنشها به چنددستگی و اختلاف بیشتر بین استقلالیها دامن زده است. سجادی با اشاره به اتفاقات در دو باشگاه پایتخت و به خصوص استقلال گفته بود: «عدهای مایل هستند ما با تغییراتی سریع روبهرو باشیم و ما نیز درخواست کردیم دوستان اعتماد کنند، انشاا... در زمان مناسب اقدامات صورت میگیرد. اگر قرار است تغییر در هیئتمدیره یا مدیریت باشگاه اتفاق افتد، با مطالعه پیش خواهیم رفت.» استنباط خیلیها از این اظهارنظر سجادی ابقای مددی و ملکیان، مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره است که به شدت مورد انتقاد هواداران قرار داشته و دارند و آنها بارها خواهان برکناریشان شدهاند. اما شنیده میشود سجادی اگر هم بخواهد نمیتواند این نفرات را برکنار کند چراکه یک مدیر قدرتمند که پیشتر از مدیران ارشد صنایع خودروسازی بود و در حال حاضر هم سمت مهمی دارد حامی مددی و ملکیان است و خواستار ابقای آنها شده و وزیر ورزش هم که سابقا خودش مدیر یک باشگاه وابسته به صنایع خودروسازی بوده نمیخواهد برخلاف میل و حرف مدیر بانفوذ عمل کند! بنابراین تنها کاری که شاید سجادی از دستش برآید تغییر و جابهجایی دیگر مسئولان و اعضای هیئتمدیره استقلال است که آن هم زمان لازم دارد.
گذشته از مسائل مدیریتی و پشتپردههای آن، استقلال دچار عارضه فردگرایی شده است! حداقل اگر نگوییم همه هواداران استقلال، بسیاری از آنها هیجانزده و احساساتی از همه اعمال و رفتار و صحبتهای فرهاد مجیدی حمایت میکنند و همین حمایت کورکورانه باعث شده متن و اصول به حاشیه بروند و فرعیات و حواشی جای آنها را بگیرند. تقریبا در هیچیک از تیمهای لیگ برتری و حتی دسته اولی سرمربی را پیدا نمیکنید که به اندازه مجیدی و اطرافیانش اختیار عمل داشته باشند و در مورد همه چیز اظهارنظر و اعمال نفوذ کنند. شاید این مسئله را عدهای علاقه مفرط و بیش از اندازه مجیدی به استقلال تعبیر کنند و آن را به حساب تعصب فرهاد به تیم محبوبش بگذارند اما این علاقه وقتی منجر به بهبود وضعیت نشده و نمیشود و باعث از دست رفتن چند جام در دوره سرمربیگری او شده جای بحث و تامل و تجدید نظر دارد. در اینکه مدیریت استقلال کاستیها و قصوراتی داشته شک و تردیدی نیست اما انتشار مطالبی که نشاندهنده روابط نسبتا خوب مدیرعامل و سرمربی در پشتپرده است تنها یک معنا دارد و آن این است که مجیدی پشت همین کاستیها و کوتاهیهای مدیریت پنهان میشود و هوادار و مدیریت را مقابل هم قرار میدهد که دود آن قطعا به چشم استقلال و هوادارانش رفته و میرود. جولان بیش از حد و غیرمتعارف اطرافیان مجیدی و رفتار غیرمتعارف برخی از آنها در اردوی امارات جای هیچ توجیهی ندارد اما سرمربی استقلال با فرار رو به جلو و پرداختن به مسائل غیرمرتبط سعی میکند اذهان هواداران و افکار عمومی را از اصل موضوع منحرف کند. سرمربی به عنوان یک فرد حقوقی جایگاه و تعریف مشخصی دارد با یکسری وظایف و اختیارات تعریفشده و معین، مسئلهای که فرهاد مجیدی در آن تعریف نگنجیده و به آن تن نداده و ظاهرا هم به پشتوانه هوادارانش در فضای مجازی قصد این کار را ندارد! تا زمانی که در یک باشگاه یا هر سازمانی که دارای چارت تعریفشده است افراد جایگاهشان را نشناسند و از قوانین و مقررات تبعیت نکنند سنگ روی سنگ بند نمیشود و موفقیتی به دست نمیآید. بنابراین این حق برای مسئولان و مدیریت باشگاه محفوظ است که فردی را انتخاب کنند که در راستای مقررات و اهداف و چارچوب باشگاه حرکت و کار کند و اگر سراغ فردی با این مشخصات بروند که از قضا کارنامه فنی خوبی هم داشته باشد نباید به آنها خرده گرفت حتی اگر تیم بسته شده باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.






ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ابتلا به اختلالاتروانی در چند سال اخیر به دلایل زیادی همچون شیوع کرونا، مشکلات اقتصادی، استفاده نامناسب از شبکههای اجتماعی و... اتفاق دور از انتظاری نیست. در این بین و به تازگی، «غلامرضا ترابی» عضو هیئت مدیره انجمن علمی رواندرمانی ایران گفته: «از هر چهار نفر یک نفر طی یک سال به حداقل یکی از اختلالات روانپزشکی مبتلا میشود که زنان، ساکنان مناطق شهری، افراد بیکار، افراد با تحصیلات کمتر و افراد دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین، بیشتر در معرض خطر هستند.» (منبع خبر: برنا). با توجه به آمار گفته شده، مهم است که با رایجترین اشتباهات افراد مبتلا به آنها برای درمان آشنا شویم.
نگذاریم زخمهای سطحی روانی، عمیق شوند
اولین نکتهای که باید در این باره بدانیم این است که همه ما در خیلی از موقعیتها، جبر را تجربه کردهایم مثلا جبر جغرافیایی یعنی ما انتخاب نکردهایم کجامتولد و زیر نظر چه والدینی بزرگ و تربیت شویم. این جبرهایی که در طول زندگی تجربه میکنیم همگی برای ما رنجهایی را میسازند که برای عبور از آنها گاهی آنقدر زخمی میشویم که نشانههایی از اختلالات روانی در ما ظاهر می شود. هرچه زمان بگذرد و به این زخمها رسیدگی نشود، زخمهای عمیقتری به جا خواهند ماند که گاهی غیرقابل اصلاح یا درمانش خیلی سخت خواهد شد. بنابراین طبق آمار گفته شده، قابل پیشبینی بود که افراد با وضعیت اقتصادی و اجتماعی ضعیف یا افرادی که در مناطق محروم هستند، بیشتر مستعد اختلالات روانی باشند. حال به بهانه این خبر میخواهیم به مهمترین اشتباهات افرادی بپردازیم که دچار اختلال روانی هستند.
ترس از بیمار روانی بودن
مهمترین نکته در اختلالات روانی، همین ترس از بیمار بودن است. گویا همه ما وقتی نشانههایی از اختلالات روانی را در خودمان پیدا میکنیم، هر بار با پردهای سعی میکنیم آن را پنهان کنیم چون از بیمار بودن احساس ضعف میکنیم. حال آنکه باید بدانیم هیچ یک از ما سالم به معنای کامل نیستیم. همه افراد با هر نوع وضعیت اقتصادی و اجتماعی به نوعی درگیر زخمهایی هستند که به آنها آسیب زدهاند. حتی در روانشناسی، بهترین روانشناسان هم گاهی نیاز به درمان داشتهاند.
امید به بهتر شدن با گذشت زمان
بعضی از ما با قبول نکردن این که نیاز به درمانگر داریم دست به رفتارهایی میزنیم که ما را از این واقعیت دور میکند مثلا میگوییم یک سفر بروم، مشکلم رفع میشود یا گذشت زمان این موضوع را حل میکند اما باید بدانیم که همه اینها شاید درد یا سوزش زخم ما را شبیه یک مسکن کم کند اما شفادهنده نخواهد بود. اگر همه ما از آسیبی که زخم هایمان به ما میزند اطلاع داشتیم، درمان را خیلی زود شروع میکردیم. در درمان، زخمهایمان بهبود مییابد و همین باعث میشود ما هر جا با هر موقعیت شغلی و فردی که هستیم انسان بهتری باشیم.
سطحی دیدن اختلالات روانی
خیلی وقتها حس میکنیم که مشکلی وجود دارد یا در جایی احساس ناکامی میکنیم اما اقدام برای درمان نمیکنیم چون از آسیب عمیقی که در آن دست و پا میزنیم، به طور کامل آگاه نیستیم. در واقع خیلی وقتها هم اختلالاتی را که داریم، ناشی از مشکلاتی میدانیم که دیگران برای ما ساختهاند. شاید خیلی وقتها هم این موضوع درست باشد اما ما قادر به تغییر دیگران نیستیم، پس باید خودمان شروع کنیم. در درمان یاد میگیریم که چطور از آسیب های دیگران به خودمان در امان بمانیم. مثلا در یک مسیر اگر یک فرد سالم باشد در زمان کوتاهتری میتواند درمان شود اما فردی که پاهای زخمی دارد نیاز به زمان بیشتری دارد. دقیقا اختلالات روانی هم مانند پاهای زخمی هستند اما چون ملموس نیستند و آنها را سطحی میبینیم، به درمانشان نمیپردازیم.
بیفایده بودن مراجعه به درمانگر
گاهی افراد چون مشکلات درونیشان را خیلی بزرگ میپندارند و در مقابل رفع کردن آن خودشان را ضعیف میبینند، ناخودآگاه درمانگر را هم ناتوان در مقابل حل مشکلاتشان میبینند. اما باید آگاه باشیم که هیچ درمانگری راهحلی برای مشکل ما ندارد بلکه به ما کمک میکند تا توانایی پیدا کنیم که خودمان به حل مشکلاتمان بپردازیم.
تمایل نداشتن به مصرف دارو
گاهی به علت سوالاتی که در ذهنمان برای خودمان مطرح میکنیم از درمان امتناع میکنیم مثلا این که برای درمان نمیروم چون تمایلی به استفاده از دارو ندارم. باید بدانیم که اصلا قرار نیست همه کسانی که در جلسه مشاوره شرکت میکنند، دارو مصرف کنند. البته باید به این موضوع هم بپردازیم که خیلی وقتها به علت مقاومتی که در مقابل درمان شدن داریم این سوالات را در ذهنمان میسازیم تا درمان را شروع نکنیم.
عادت کردن به اختلالروانی
ما ناخودآگاه به زخمهای روانیمان اعتیاد پیدا میکنیم. خیلی وقتها برای درمان و تغییر اقدام نمیکنیم چون به آن زخم و آسیبها عادت کردهایم و حاضر به ترک آنها نیستیم. همه ما در تلاش برای خوشبختی و زندگی سالم هستیم اما حاضر به آماده کردن شرایطش نیستیم. «تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف، مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی.» بنابراین ما باید درد ترک عادتهای نامناسبمان را بتوانیم تاب آوریم تا زندگی بهتری داشته باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رئیس جمهور در دیدار عمران خان نخست وزیر پاکستان با قبول درخواست وی برای برگزاری نشست مشترک درباره تحولات افغانستان، گفت: باید تلاش کرد حکومتی در افغانستان شکل بگیرد که همه اقوام و گروه ها را در بر گیرد و برخاسته از اراده آحاد مردم این کشور باشد. کلید حل مشکلات افغانستان، تشکیل حکومت فراگیر و جلوگیری از مداخلات بیگانگان در امور این کشور است.سید ابراهیم رئیسی تصریح کرد: سابقه ۲۰ سال حضور نیروهای آمریکایی و غربی در افغانستان هیچ نتیجه ای جز خرابی، آوارگی و کشتار بیش از ۳۵ هزار کودک و هزاران زن و مرد افغانستانی نداشت.خروج نیروهای آمریکایی فرصتی تاریخی برای شکل گیری حکومتی مردمی در افغانستان و برقراری آرامش در این کشور و منطقه است. نخست وزیر پاکستان نیز در این دیدار گفت: به دنبال گسترش همه جانبه روابط خود به ویژه در زمینه حمل و نقل با ایران هستیم و معتقدیم ارتقای سطح همکاری های دو کشور تاثیرات مثبت منطقه ای و جهانی خواهد داشت. وی اظهار کرد: چنان چه دولت فراگیر در افغانستان تشکیل نشود مشکلات این کشور تشدید می شود و زیان آن بیش از هر کشوری متوجه پاکستان و ایران خواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.